سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش بیش از آن است که به شماره آید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

نشریه بقیه الله


«مناجات»

پروردگارا ! ما را با بخشش خودت از بخشش دیگران بی نیاز کن و ما را با صله و
احسان خود از نگرانی و ترس بریدن و قطع رابطه کردن دیگران کفایتمان کن تا دیگر
با  وجود بخشش و بذل تو چشم طمع به کسی
نداشته باشیم و با  وجود احسان تو از کسی
دلواپسی و از دوری گزیدنش نگرانی و ترس وهراس نداشته باشیم.

پروردگارا ! کسی  را که تو یارو مدد
کارش باشی ،خوار کردن خوارکنندگان ضرری به او نمی رساندو کسی را که توعطا فرمایی
مضایقه کردن مضایقه کنندگان چیزی ازاو کم نمی کندو کسی را که تو راهنمایی و ارشاد
فرمایی ، گمراه کردنش او را از راه به در نمی کند.

پس بر محمد وآل محمد درود فرست وما را از جمله فراخوانان به سوی تو ، و دعوت
کنندگان به راه تو و راهنمایان به دین تو و از جمله دوستان خاص خود و کسان نزدیک
در پیش خودت قرار ده ای بخشنده ترین بخشندگان

 

 

 

                                                                                    « فراز هایی از دعای پنجم صحیفه سجادیّه »

 



نشریه بقیه الله ::: پنج شنبه 86/9/8::: ساعت 12:0 صبح


«مناجات»

پروردگارا ! ما را با بخشش خودت از بخشش دیگران بی نیاز کن و ما را با صله و
احسان خود از نگرانی و ترس بریدن و قطع رابطه کردن دیگران کفایتمان کن تا دیگر
با  وجود بخشش و بذل تو چشم طمع به کسی
نداشته باشیم و با  وجود احسان تو از کسی
دلواپسی و از دوری گزیدنش نگرانی و ترس وهراس نداشته باشیم.

پروردگارا ! کسی  را که تو یارو مدد
کارش باشی ،خوار کردن خوارکنندگان ضرری به او نمی رساندو کسی را که توعطا فرمایی
مضایقه کردن مضایقه کنندگان چیزی ازاو کم نمی کندو کسی را که تو راهنمایی و ارشاد
فرمایی ، گمراه کردنش او را از راه به در نمی کند.

پس بر محمد وآل محمد درود فرست وما را از جمله فراخوانان به سوی تو ، و دعوت
کنندگان به راه تو و راهنمایان به دین تو و از جمله دوستان خاص خود و کسان نزدیک
در پیش خودت قرار ده ای بخشنده ترین بخشندگان

 

 

 

                                                                                    « فراز هایی از دعای پنجم صحیفه سجادیّه »

 



نشریه بقیه الله ::: پنج شنبه 86/9/8::: ساعت 12:0 صبح


نادِ علیاً مَظهَرَ العَجائِب

به دستور خداوند متعال حضرت علی علیه السلام بارها
مردم راازکثرت علم خود آگاه می کردند(1) و به آنان می
فرمودند:"سَلُونی قَبلَ أن تَفقِدونی" از من هر چه می خواهید بپرسید،قبل
از آنکه از میان شما مفقود شوم.ایشان می فرمودند:بپرسید از من از راههای آسمان که
همانا شناسایی من به آن راهها بیشتر است از آگاهی من نسبت به راههای زمینی.مردم هم
پیوسته از آن حضرت،از مطالب مشکل و علوم پیچیده سوال        می کردند و ایشان هم به گونه ای که مردم متحیّر
می شدند جواب می دادند از عجائب این است که بعد از ایشان،افرادی  این ادعا را کردند اما در کمال ذلّت و خواری
رسوا شدند و تا به امروزهم کسی نتوانسته این اِدعا را داشته باشد و بتواند آن را عملی
سازد.

--------------------------------------------------------------------------

(1)کتاب منتهی الآمال،باب فضیلت امیر المؤمنین علیه
السلام



نشریه بقیه الله ::: یکشنبه 86/9/4::: ساعت 12:0 صبح


نادِ علیاً مَظهَرَ العَجائِب

به دستور خداوند متعال حضرت علی علیه السلام بارها
مردم راازکثرت علم خود آگاه می کردند(1) و به آنان می
فرمودند:"سَلُونی قَبلَ أن تَفقِدونی" از من هر چه می خواهید بپرسید،قبل
از آنکه از میان شما مفقود شوم.ایشان می فرمودند:بپرسید از من از راههای آسمان که
همانا شناسایی من به آن راهها بیشتر است از آگاهی من نسبت به راههای زمینی.مردم هم
پیوسته از آن حضرت،از مطالب مشکل و علوم پیچیده سوال        می کردند و ایشان هم به گونه ای که مردم متحیّر
می شدند جواب می دادند از عجائب این است که بعد از ایشان،افرادی  این ادعا را کردند اما در کمال ذلّت و خواری
رسوا شدند و تا به امروزهم کسی نتوانسته این اِدعا را داشته باشد و بتواند آن را عملی
سازد.

--------------------------------------------------------------------------

(1)کتاب منتهی الآمال،باب فضیلت امیر المؤمنین علیه
السلام



نشریه بقیه الله ::: یکشنبه 86/9/4::: ساعت 12:0 صبح


مدّتها بود که این سوال ذهنم را به خود مشغول کرده بود « چرا به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه یوسف می گویند؟ » بسیار شنیده بودم که حضرت ر با لقب یوسف زهرا مخاطب قرار می دهند و یا این بیت شعر را در وصف ایشان می خوانند:
« یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور»
مرتب از خودم می پرسیدم آخر مگر چه شباهتی میان امام زمان ارواحنا فداء با حضرت یوسف وجود دارد که ایشان را یوسف می نامند؟ و آیا از میان پیامبران گذشته حضرت مهدی علیه السلام فقط به حضرت یوسف شبیه هستند؟!
این موضوع را با یکی از دوستانم که در این زمینه اطلاعاتی داشت در میان گذاشتم؛ او به من گفت مگر تو کتاب « کمال الدین و اتمام النعمه» جناب شیخ صدوق رحمة الله علیه را نخوانده ای؟ و بعد شروع کرد از آن کتاب گفتن و اینکه جناب شیخ صدوق در این کتاب به بررسی موضوع غیبت امام زمان علیه السلام پرداخته و این مسأله را برای پیامبران پیشین هم بررسی نموده است و در آنجا نشان داده که امر غیبت چیز جدیدی نبوده و مخصوص امام عصر ارواحنا فداء نمی باشد.
وقتی این مطالب را شنیدم آرامش خاطری پیدا کردم و با خودم گفتم پس اگر غیبت امام زمان علیه السلام موضوع جدیدی نبوده و پیامبران گذشته هم غیبت داشته اند، منطقی به نظر می رسد که ایشان شباهتهای دیگری هم با آن بزرگواران داشته باشند. دوستم ادامه داد و گفت در روایتی امام صادق علیه السلام فرموده اند که :« در صاحب این امر( حضرت مهدی علیه السلام) سنتهایی از پیامبران است؛ سنتی از موسی بن عمران علیه السلام و سنتی از عیسی علیه السلام و سنتی از یوسف علیه السلام و روشی از محمّد صلوات الله علیه و آله . . .»(1) و به من گفت به سوره یوسف در قرآن هم سری بزن. از او خداحافظی کردم . وقتی به خانه رسیدم سراغ قرآن رفتم و سورۀ یوسف را آوردم. در آنجا این آیه را دیدم « یوسف مدتّی طولانی غایب شد تا برادرانش بر او داخل شدند، حضرت آنها را شناخت، امآ آنها او را نشناختند.»(2) این آیه را که خواندم یادم به روایتی افتاد که می گفت:« امام مهدی علیه السلام مدتی طولانی از خلق غایب شدند، در عین آنکه در میان آنها راه می رود و آنان را می شناسد، امّا آنها او را نمی شناسند.» همچنین در آیۀ دیگری آمده بود که « یوسف دچار زندان شد » (3)امام باقر علیه السلام هم در روایتی راجع به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه می فرمایند:« امّا سنت از یوسف، زندان و غیبت است.»
راجع به زیبایی حضرت یوسف علیه السلام هم بسیار شنیده بودم و اینکه می گویند یوسف زیباترینِ اهل زمان خود بود؛ حضرت محمّد صلوات الله علیه و آله نیز در بیان شمائل امام زمان عجل الله تعالی فرجه می فرمایند:« مهدی طاووس اهل بهشت است.»(4)
در روایاتی هم آمده بود که خداوند امر یوسف را در یک شب اصلاح فرمود؛ در روایات زمان ظهور حضرت هم آمده است که « یاران مهدی در یک شب از بلاد دورجمع می شوند.»(5)
امر حضرت یوسف علیه السلام از پدرش یعقوب پوشیده بود با وجود نزدیک بودن مسافت بین آن حضرت با پدر و خاندان و پیروانش(6) و حضرت مهدی ارواحنا فداء نیز با وجود نزدیکی به شیعیان از آنها مخفی است، در بین ایشان گردش می کند و در بازارهای آن ها راه می رود و بر بساط آنها پانهد و آنها او را نشناسند تا آنگاه که خدای تعالی به او اذن دهد که خود را به آنها معرفی سازد همانگونه که به یوسف اذن داد.(7)
و بالاخره بعد از مطالعه این آیات و روایات بود که جواب سوال خود را گرفتم ، به امید روزی که خداوند هم به یوسف زهرا روحی و ارواح العالمین له الفداء اذن ظهور داده و حضرتش را پس از سالها از زندان غیبت خلاص نماید.

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
1- بحارالانوار / جلد 51 / باب 13 / صفحه 224
2- سوره یوسف / آیه 58
3- همان / آیه 33
4- نجم الثاقب / باب سوم / بیان شمائل و خصائص آن حضرت
5- البته روایتی با همین مضمون از امیرالمؤمنین در کتاب الملاحم و الفتن صفحه 122 نقل شده که حضرت می فرمایند:« گویی آنها را با چشم خود می بینم؛ که همه یک رنگ، و یک قد و جمالشان یکی و جامه شان یکی است. گویی همه یکدل و یک جهت بدنبال گمشده ای می گردند و در حق خود حیران، و در کار خود شتابان هستند، که ناگاه مردی از آخر دیوار کعبه پدیدار می شود که از زیر پرده کعبه بیرون می آید، او از نظر سیما، سیرت، صورت، خلقت و اخلاق شبیه ترینِ مردم به رسول اکرم صلی الله علیه و آله می باشد. از او می پرسند: آیا تو مهدی هستی؟ می فرماید: آری من مهدی هستم. پس همگی با او بیعت می کنند. »
6- در کتاب کمال الدین و اتمام النعمه / جلد 1 / صفحه 288 ضمن حدیثی آمده است که بین یوسف و پدرش 18 روز فاصله بود به خدا سوگند وقتی به یعقوب و فرزندانش مژده رسید، 9 روزه خود را به مصر رسانیدند.
7- کمال الدین / جلد 1 / صفحه 288

نشریه بقیه الله ::: دوشنبه 86/8/28::: ساعت 8:0 صبح


«النجم الثاقب»

         در ادامه معرفی کتاب­هایی که در رابطه با شخصیت والا مقام حضرت صاحب­الزمان علیه السلام نوشته شده است، نوبت به کتاب النجم الثاقب در احوال ولی عصر بقیه ا... الاعظم عجل ا... تعالی فرجه الشریف می­رسد. تألیف این کتاب توسط ثقه المحدثین مرحوم حاج میرزا حسین طبرسی نوری صورت گرفته است.

مطالب گرانقدر و کم نظیر این کتاب در ضمن دوازده باب بیان شده است که به اختصار به هر یک از آنها اشاره­ای خواهیم کرد.

باب اول: در ذکر شمه­­ای از حالات ولادت با سعادت امام عصر علیه السلام

باب دوم: در ذکر اسامی و القاب و کنیه­های آن حضرت علیه السلام

باب سوم: این باب خود مشتمل بر دو فصل است:

فصل اول: در شمایل آن جناب

فصل دوم: در خصایص آن جناب و الطافات خاصه­ی الهیّه که به آن حضرت علیه السلام شده یا خواهد شد.

باب چهارم: در ذکر اختلاف مسلمین در مورد آن حضرت، بعد از اتفاق نظر ایشان در صحت صدور اخبار نبوی بر حتمی بودن آمدن شخصی در آخرالزمان، همنام آن حضرت و ملقب به مهدی علیه السلام که دنیا را از عدل و داد پر خواهد کرد.

باب پنجم: در اثبات نمودن مهدی موعود علیه السلام که همان حجه بن الحسن العسکری علیه السلام می­باشد با استفاده از منابع اهل سنت

باب ششم: بیان معجزاتی که توسط امام عصر علیه السلام انجام خواهد شد.

باب هفتم: در ذکر آنان که در غیبت کبری خدمت آن جناب رسیده­اند.

باب هشتم: بیان حکایاتی که باید مدعی رؤیت را در زمان غیبت کبری تکذیب نمود.

باب نهم: در عذر داخل نمودن چند حکایت از درماندگان در بیابان و غیر آنها

باب دهم: در ذکر شمه­ای از تکالیف مردم در خصوص خداوند و آنجناب

باب یازدهم: ذکر اوقات خاصی که مربوط هستند به امام عصر علیه السلام

باب دوازدهم: در ذکر اعمال و آدابی که شاید بتوان به برکت آنها به سعادت ملاقات و شرف حضور باهر النور امام عصر علیه السلام رسید.

در پایان امیدواریم که شما عزیزان با مطالعه­ی این کتاب زمینه کسب معرفت بیشتر نسبت به امام زمان علیه السلام را فراهم کرده و دعا برای ظهور ایشان را هرگز از یاد نبرید.



نشریه بقیه الله ::: شنبه 86/8/26::: ساعت 6:37 صبح


بنام خدا

آیا تا به حال این دو حدیث را که از امام رضا علیه السلام نقل شده است، شنیده­اید؟
امام رضا علیه السلام می­فرمایند:
حضرت مهدی علیه السلام دو نشانه بارز دارد که با آنها شناخته می­شود: یکی دانش بی کران الهی و دیگری استجابت دعا.1
و دیگر اینکه:
دعای او (حضرت مهدی علیه السلام) همواره به اجابت می­رسد، تا جایی که اگر دعا کند که سنگی از وسط به دو نیم گردد، می­شود.2بنابراین، اگر امام عصر علیه السلام درحق کسی دعای خیری کنند، بی شک آن دعا در درگاه خداوند مقبول است.
حتماً شنیده­اید که حضرت بقیه ا... الاعظم، امام زمان  علیه السلام را "کریمٌ مِن اولادِ الاکرام"3 می­خوانند، یعنی تو بزرگوار و از فرزندان بزرگواران هستی.
حال شما بگویید: آیا می­شود که در حق آن بزرگوار، نیکی کرد و آن امام مهربان، جواب آن نیکی را ندهد؟ نه، هرگز چنین نیست: "کریم من اولادِ الاکرام". پس بیایید برای سلامتی او و تعجیل در ظهورش دعا کنیم، باشد که مشمول دعای خیر همیشه مستجاب او شویم.
ا...مَ عجّل فَرجه و سهّل مخرجه

--------------------------------------------------------
1- عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص170.
2- بحارالانوار، ج25، ص116، ح1.
3- جمال الاسبوع، ص41، زیارت امام زمان ارواحنا فدا در روز جمعه



نشریه بقیه الله ::: یکشنبه 86/8/20::: ساعت 4:0 عصر


بنام خدا

السلام علیک یا سفینة النجاه

سلام بر تو ای کشتی نجات

یکی از مهمترین اوصاف امام علیه السلام "کشتی نجات" بودن ایشان است.

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در معرفی خود و فرزندان گرامیشان فرموده­اند:

"نحن ... سُفُنُ النَجّاه"1

ما ... سفینه­های نجات هستیم.

کشتی نجات در دریا به دنبال غریق می­گردد، تا او را از غرق شدن نجات دهد. امامان ما کشتی نجات هستند. یعنی برای نجات کسانی که در حال غرق شدن هستند، می­گردند تا آنها را پیدا کرده و نجات دهند. اگر کسی به ایشان پناه ببرد، از او دستگیری می­کنند. اما علاوه بر آن خودشان هم به دنبال کسانی هستند که نیاز به کمک دارند و دوست دارند به فریاد کسانی برسند که از لحاظ روحی یا جسمی در معرض خطر و غرق شدن می­باشند.

این تعبیر در زیارت امام زمان ارواحنا فداه در روز جمعه نقل شده است:

 

«السلام علیک یا سفینه النجاه»2

         هرقدر کشتی نجات بودن امام علیه السلام برای انسان روشن­تر شود، اعتقاد و باور او به این ویژگی حضرتش بیشتر و قوی تر می­گردد. و در نتیجه شکر قلبی نسبت به کشتی نجات بودن امام زمان ارواحنا فداه بهتر گزارده می­شود. و این نکته نیز بسیار مهم می­باشد که اگر کسی به ایشان رجوع نکند، و از اهالی امن و مصون از غرق نشود و از امام خویش رو برگرداند، همانا از غرق شدگان خواهد بود. پس امام علیه السلام به اذن خدا نجات دهنده انسان­ها می­باشد. و ما باید دائماً به ایشان رجوع کنیم تا از اهل نجات شویم.

                                                                                       (ان شاء ا...)

 

------------------------------------------------------

1- بحار الانوار /ج 77/ ص302 به نقل از آفتاب در غربت

2- بحار الانوار/ ج102/صلی ا... علیه و آله و سلم 215. در دعای پس از زیارت آل یس نیز به این صفت امام علیه السلام اشاره شده است:

"سفینهُ النَجاه و عَلَمِ الهٌدی" احتجاج طبرسی/ ج2/ص318 به نقل از کتاب آفتاب در غربت

 

 

 



نشریه بقیه الله ::: یکشنبه 86/8/20::: ساعت 4:0 عصر


بنام خدا

امروز برخی از مدعیان روشن­فکری دینی، موضوع مهم خلافت و امامت را در حد مسأله­ای تاریخی می­دانند و بحث و گفت و گو درباره­ی آن را سبب اختلاف بین مسلمانان قلمداد می­کنند و همواره روی سخن آنان با شیعه است و به سایر فرق مسلمین کاری ندارند و دانسته یا ندانسته ( البته عمدتاً دانسته و به عمد) از دیگر فرق جانب داری می­کنند.

برآنیم تا درنقد آنان، به چند نکته مهم اشاره کرده و جایگاه مسأله­ی مهم امامت را در بیان قرآن کریم و احادیث بیان نماییم:

نکته­ی 1: این گونه افراد معمولاً کسانی هستند که پیامبری پیامبر را در ارتباط با جهان غیب و عالم دیگر نمی­دانند و تمامی مسائل مذهب را به نحوی توجیه مادّی و زمینی می­نمایند و از این روی بالاترین قضاوتشان درباره­ی پیامبر صلی ا... علیه و آله و سلم  این است که او مصلح و نابغه­ای بوده است. و بهترین سخنشان در احکام دین این که بایستی با ملاک­های مادی و زمینی سازش کند. پس تاریخی دیدن امامت و اهمیت ندادن به آن، مربوط به بینش چنین افرادی در اصل دین و ماهیت نبوت می­شود که دینداران این مبنا را نپذیرفته و دین را مسأله­ای الهی و غیبی می­شناسند. و اما این که ادعا می­کنند طرح چنین مسائلی موجب اختلاف میان مسلمین است؛ در پاسخ آنان می­گوییم: اگر به راستی در پیشنهاد خود خیر خواهید، مسلمین را وادار کنید که با پذیرش حقیقت به محور حق چرخیده، وحدت را بر اساس اعتراف به حق ایجاد کنند نه این که به بسیاری از مصادیق حق جلوه­ی باطل دهند تا بتوانند وحدتی موقت و غیر اساسی به دست آورند.

نکته­ی 2: توجه به معنی و جایگاه امامت، نشان گر اعتقادی بودن این اصل است. در قرآن کریم آمده: « هنگامی که خداوند، ابراهیم را باوسایل گوناگونی آزمود؛ و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: « من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم» ابراهیم عرض کرد:« از دودمان من (نیز امامنی قراربده)» خداوند فرمود:« پیمان من، به ستمکاران نمی رسد( و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند. »(1)

از آیه کریمه استفاده می شود که امامت عهدی از سوی خداوند و مقامی است که لازمه­ی آن عصمت و به جعل و نصب خداوند تحقق می­پذیرد.

در حدیث مشهور ثقلین تعبیرات به گونه­ای است که نشان می­دهد امام به ضمیمه­ی قرآن کریم، جانشین پیامبر صلی ا... علیه و آله وَ سَلَم  در نبوت و رسالت است و آن دو هرگز از هم جدا نمی­شوند و با هم از دین نبوی حکایت می­کنند.

پیامبر صلی ا... علیهِ وَ آله وَ سَلَم  فرمود: « اِنّی تارک فیکٌم الثَقَلَینِ کِتابَ ا... وِ عِترَتی اَهلَ بَیتی. اٌنظروا کَیفَ تَخلفونی فیهما»(2)

و درحدیثی از امام کاظم علیه السلام آمده « الامامه هِیَ النور». امام، نایب و جاینشین تمامی ابعاد و شئون پیامبر صلی ا... علیه و آله و سلم  است به جز یک نشان که رسول گرامی آن را مکرر استثناء فرموده و آن شأن نبوت تشریعی است که
می­فرمود « یا عَلی اَنتَ منی بمنزله هارون من موسی الاّ اِنَهٌ لانبی بعدی» و نیز او در طول بیست و اندی سال پیامبری خود، مقامات امام علی علیه السلام را گوشزد فرمود و شئون و فضایل مهم او را همچون ولایت در تکوین، ابلاغ متن دین، تبیین و تفسیر قرآن و احکام، زمامداری و حکومت جامعه، علم غیب و عصمت، شجاعت و پهلوانی و ... تذکر داد.

نکته­ی 3: اهمیت مسأله­ی امامت علی علیه السلام تا بدان جاست که در قرآن کریم آیات فراوان بر آن نزول یافته از جمله:

1- انّما و لیّکم و رسوله و الّذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و هم راکعون.3

(( سرپرست و رهبر شما تنها خدا و پیامبر صلی ا... علیه و آله و سلم است و آنان که ایمان آورده، نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند))

تمام تفاسیر و اکثر تفاسیر اهل تسنن اتفاق دارند بر این که آیه ی کریمه درباره­ی علی علیه السلام است آن هنگام که در نماز و حال رکوع زکات دادند.4

2- اطیعوا ا... و اطیعوا الرسول و اولی الا مرمنکم5

ای ایمانیان ا زخدا اطاعت کنید وفرمان رسول و صاحبان امر را گردن نهید.)) طبق تفاسیر؛ اولی الامر امامان ( معصوم) می باشند.6

نکته­ی 4: زمینه­های پیشین و صابت امامت علی علیه السلام ، نایب و منوب عند بایستی سنخیت کامل و شباهت تام با هم داشته باشند. از این روی پیامبر صلی ا... علیه و آله و سلم از پیش، او را در بستر مهر و محبت و در فضای جان و خانه­ی خویش تربیت و با روحیات و اخلاقیات خویش مأنوس فرمود. در این زمینه علی علیه السلام خود در خطبه­ی قاصعه چنین حکایت می­کند:7 شما می­دانید مرا نزد رسول چه مقام است؟ و خویشاوندی­ام با او در چه نسبت است: آن گاه که کودک بودم، مرا در دامان خود می­نهاد و بر سینه­ی خویش می­فشرد و در بستر خودم می­خوابانید و تنم را به تن خویش می­سود و بوی خوش خود را به من می­بویانید و گاه چیزی را می­جوید سپس آنان را به من می­خورانید. از من دروغی در گفتار ندید و خطایی در کردار نیافت. و من در پی او بودم - در سفر و حضر- چنان که شتر بچه در پی مادر. هر روز برای من ا زاخلاق خود نشانه­ای برپا می­داشت و مرا به پیروی آن می­گماشت. او هر سال در غار حراء خلوت می­گزید و من او را می­دیدم و کسی جز من وی را نمی­دید. آن هنگام جز خانه­ای که رسول خدا صلی ا... علیه و آله و سلم و خدیجه سلام ا... علیها در آن بودند در هیچ خانه­ای مسلمانی راه نیافته بود و من سومین آنان بودم.

روشنایی وحی و پیامبری را می­دیدم و بوی نبوت را می­شنودم. من هنگامی که وحی بر او فرود آمد، ناله­ی شیطان را شنیدم. گفتم: ای فرستاده­ی خدا! این آوا چیست؟ گفت: این شیطان است که از آن که او را بپرستند نومید شده است. همانا تو می شنوی آن چه را من می شنوم، می بینی آن چه را من می بینم، جز این که تو پیامبر نیستی و وزیری  و بر راه خیرمی روی.))

هم چنین می بینیم در هنگام نزول آیه ی: (( وَ انذِر عَشیرَتَکَ الاَقرَبین))8 پیامبر اکرم صلی ا... علیه و آله و سلم سه بار اعلام فرمود که: شما عشیره و خویشان منید و همانا خداوند پیامبری بر نیا نگیخت مگر آن که ا زخاندان او برادر و وزیر و وارث و وصی و جانشین برایش برپا کرد. پس کدامتان با من بیعت می کند که برادر و وارث و وصی من باشد و نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی گردد مگر این که پیامبری پس از من نخواهد بود: پس خویشان سکوت کردند. سپس فرمود: یکی از شما به پا خیزد و الا از غیر شما خواهد بود و شما پشیمان خواهید شد. پس علی علیه السلام به پا خاست. حضرت فرمود: نزدیک آی. پس نزدیک آمد و دهان علی را باز کرد و از آب دهانش در دهان او ریخت و نیز بر دوش و سینه­ی او سود. ابولهب گفت: بد بخششی به پسر عمویت کردی که دهان و صورتش را پر از آب دهان خود نمودی! پیامبر صلی ا... علیه و آله و سلم فرمود: او را ا زحکمت و دانش سیراب نمودم.

این رویدادها و صدها رویداد دیگر در طول پیامبری آن حضرت نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام نشان تربیت آن حضرت برای احراز مقام الهی امامت و خلافت است.

این بود چند نکته­ای درباره­ی جایگاه مسأله­ی مهم امامت در بیان قرآن کریم و احادیث.

 به یاری خداوند تعداد دیگری از این نکات همراه با فرازهایی از خطابه­ی پیامبر صلوات ا... علیه و آله در غدیرخم در شماره­های آتی این ماهنامه به چاپ خواهد رسید. 

----------------------------------
1- بقره / 124
2 -کافی/جلد 1
3-مائده/55
4-مجمعالبیان/3/209
5-نسا/59
6-مجمع البیان/3/64
7-نهج البلاغه فیض/خطبه234
8-شعرا/214

 



نشریه بقیه الله ::: یکشنبه 86/8/20::: ساعت 4:0 عصر


امام زین العابدین علیه السلام از قول پیامبر صلوات الله علیه و آله فرموده اند:
« ذِکرُ عَلیٍ عِبادَه »(1)
کسی که امیرالمؤمنین علیه السلام را به قلب یا زبان خود یاد کند، عبادت خدا کرده است.
جاری کردنِ نامهای امامان علیهم السلام بر زبان، از مصادیق بارز بندگی است.
مرتبۀ بالاتر ذکر زبانی، بیان اوصاف و فضائل ایشان است. هرکس که درجه ای از معرفت امام علیه السلام
نصیب او شده و وصفی از اوصاف ایشان را شناخته، باید آن را برای دیگران بازگو کند، و به ذکر فضائل ایشان بپردازد. البته ذکر فضائل اهل البیت علیهم السلام به این معنا نیست که هرکس هرچه از فضائل ایشان شنیده و می داند، باید برای همگان بیان کند. بلکه رعایت ظرفیت و تحمّل افراد و تناسب با توان پذیرش آن ها در این امر، بسیار ضروری است، در مواردی نیز باید برای رعایت تقیّه، سکوت کرد آگاهی به این موارد نیز، در تبلیغ فضائل اهل بیت علیهم السلام لازم و ضروری است؛ البته این تذکر، باید همراه با روح محبت و معرفت قلبی باشد( یعنی خود شخص آن را درک کرده و به اصطلاح وجدان نموده باشد) وگرنه عمل او تصنّعی می شود.امّا خدای مهربان به سبب محبت اهل بیت علیهم السلام ، برای ذکر زبانی ایشان فضیلت بسیاری قائل است.
از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نقل شده است:
هیچ گروهی در کنار هم جمع نمی شوند که فضائل علی بن ابیطالب علیه السلام را یاد کنند، مگر این که فرشتگان آسمان بر آنها نازل می شوند تا آن ها را در بر گیرند. وقتی آن ها پراکنده شوند، آن فرشته ها به آسمان روند. ( گروه دیگری از) فرشتگان به آن ها می گویند: بوی خوشی از شما به مشام ما می رسد، که از ملائکه نمی بوئیم، و هیچ بوی خوشی بهتر از آن ندیده ایم.
می گویند: ما نزد گروهی بودیم که از محمّد صلوات الله علیه و آله و اهل بیتش علیهم السلام یاد می کردند و از بوی خوش آن ها معطّر شدیم.
می گویند: ما را نزد ایشان ببرید.
می گویند: مجلس تمام شده و هر کدام به منزل خود رفته اند.
می گویند: ما را به آن جا ببرید تا از مکان آن ها معطّر بشویم!(2)
آری، مکانی که در آن از فضائل اهل بیت علیهم السلام سخن گفته شود، بوی خوشی پیدا می کند که فرشتگان آسمان آن را می بویند. کسانی که ارزش چنین مجالسی را می دانند، می کوشند تا به هر وسیله ای از آن بهره برده و از فیض آن بی نصیب نمانند.

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
1- وسائل الشیعه / جلد 11 / صفحه 568 / حدیث 9
2- بحارالانوار / جلد 38 / صفحه 199 / حدیث 7

نشریه بقیه الله ::: شنبه 86/8/19::: ساعت 12:0 صبح

<      1   2   3   4   5   >>   >

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 3
کل بازدید :25615
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
نشریه بقیه الله
نشریه بقیه الله نشریه ای است که به طور همزمان هم چاپ می شود و هم بر روی این وبلاگ نمایش داده می شود
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<